بعد از ذهن خوانی چه باید کرد
این مطلب یک روش اثبات شده ی نظریه ی ذهن خوانی و پیش نیاز هایش را آموزش داده و به شما می گوید بعد از ذهن خوانی چه می توانید بکنید . و اینکه چرا فن بیان در روابط کاری و عاطفی بهترین راه مدیریت ذهن مخاطب است .
با توجه به آنچه پیشتر در باب ذهن و ذهن خوانی گفته شد ( اینجا کلیک کنید ) بدون شک انسان ها بر اساس احساساتی که دارند واکنش هایی نشان میدهند ( بیان میکنند ) و این اولین داده ها برای آگاهی یافتن از درونیات آن هاست .
رفتار بیرونی انسان ها هر چقدر هم کنترل شده باشد باز هم حاوی اطلاعاتی از درون افراد است .
این اطلاعات از منظر فن بیان در روابط کاری ، فن بیان بدن و برنامه ریزی ذهنی – کلامی ( ان ال پی ) قابل بررسی ست . که ما ترکیبی از این دیدگاه ها را در نگارش این پست استفاده کرده ایم .
در نتیجه اگر ما بتوانیم تحلیل درستی از بیان افراد داشته باشیم ، میتوانیم به احساسات درونی آن ها پی ببریم . و این یعنی برگ برنده
ما باید نحوه ی عملکرد مغز او برای پردازش رفتار هایش شناسایی کنیم .
احساساتی که مغز یک انسان عادی در وحله ی اول برای ادراک خود استفاده میکند ، حواس ۵ گانه ی اوست.
بینایی ، شنوایی ، لامسه ، چشایی و بویایی
تحقیقات نشان میدهد که افراد در میان این ۵ حس به شکل ناخود آگاه برای شناخت طرف مقابل خود بیشتر از ۳ حس بینایی شنوایی و لامسه استفاده میکنند.
در نتیجه اگر ما حس غالب ( پردازنده ی حسی مغز ) او را تشخیص دهیم در واقع درون او را دیده ایم و راحت تر میتوانیم او را تحت تاثیر خود قرار دهیم.
نگران نباشید آن ها این موضوع را بدون اینکه خود بدانند بیان می کنند .
شناخت از این قبیل بیان ها را فن بیان در روابط کاری می گویند .
اول : افرادی که حس بینایی آن ها غالب است ، معمولن هنگام صحبت کردن دست های خود را بالا تر از محور سینه حرکت می دهند. زیرا دوست دارند آنچه انجام می دهند در معرض دید خود و مخاطب باشد . پس یک راه ساده ی تشخیص افراد بینایی محور این است که صبر کنید تا صحبت کنند اگر دستان آن ها بالا تر از محور سینه ی شان حرکت کرد آن ها بینایی محور هستند .
دوم : از آن ها در مورد آنچه دوست دارند بپرسید مثلن شغل آن ها ، البته راه بهتری هم هست زیرا متاسفانه این روز ها افراد معمولن مشغول به شغل هایی که دوست دارند نیستند .
می توانید از اوقات فراغتشان بپرسید که در آن نسبت به شغل حق انتخاب بیشتری دارند . هنگام پاسخ دادن علاوه بر اینکه میتوانید به حرکات دست او توجه کنید ، می توانید به جزیات وصف او دقت کنید بیشتری داشته باشید .
ساده است اگر مشخصات محل تفریح او یا به عبارت بهتر وصف او از آن محل به عناصر دیداری مثل منظره ها ، رنگ ها ، چهره ها ، لباس ها ، برنامه ی تلویزیونی و … مربوط بود او بینایی محور است .
همان دو راه بالا با تفاوتی کوچک قابل استفاده است .
اول : این دسته از افراد هنگام صحبت کردن دستان خود را پایین تر از محور سینه حرکت می دهند ، زیرا تصور می کنند اگر دستانشان بالا بیاید تونل صدای آن ها دچار اختلال می شود یا دست کم نمی توانند منظورشان را درست برسانند.
دوم : سوال هایی مانند آنچه برای بینایی محور ها ذکر شد .
هنگام پاسخ ضمن توجه به ناحیه حرکت دست ها به عناصر یاد شده در آن توصیف دقت کنید .
اگر عناصر صوتی مانند ، موسیقی ، آواز ، صدای شخص ، صداهای طبیعت و حتی سکوت و … بیشتر استفاده شد اون شنوایی محور است .
لمس محور ها اما با تفاوت هایی نسبت به دو مورد بالا آنالیز و شناسایی می شوند .
برای این تشخیص باید دقیق تر باشید ؛ و عناصر لامسه ی او به ویژه دست هایش را مورد بررسی قرار دهید .
اول : افراد لامسه محور دستان بی قراری دارند و دوست دارند همه ی چیز هایی که در اختیار دارند را لمس کنند از لیوان آب گرفته تا به عنوان مثال گل روی میز .
دوم : باز هم سوال در مورد اوقات فراغت یا …
اگر او در پاسخ به تمیزی هوای محیط ، به دمای هوا ، سختی یا راحتی لباس ها ، به رختخواب یا مبل راحتی خاص و امثال این ها اشاره کرد لامسه محور است .
دانستن و تمرین سه ترفند اصلی بالا نتنها میتواند تسلط شما را در ذهن خوانی یا مخاطب شناسیِ سریع و مقدماتی افزایش دهد بلکه آمادگی مناسبی برای حرفه ای شدن ایجاد میکند .
ساده است کافیست از فن بیان در روابط کاری و عاطفی استفاده کرده رضایت حس غالب او را با چیز هایی که در اختیار دارید تامین کنید .
برای توضیح این مطلب میتوان بی شمار مثال آورد که همگی قابل بررسی هستند اما چون مجبور انتخاب یک مثال هستیم اینجا نواختن پیانو را انتخاب میکنیم .
اگر شما فروشنده پیانو هستید برای فروش و اگر نوازنده ی پیانو هستید برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب خود میتوانید اینگونه عمل کنید.
به میزان نور محیط ، چینش اشیا ، لباسی که بر تن دارید و آرایش مو و صورت دقت کنید تا همه چیز در حد توانتان بی نقص باشد .
در نواختن نیز شما باید با رقص مناسب دست ها روی کلاویه های زیبای پیانو حرکت کنید .
میمیک صورت شما باید حاکی از احساس بالای شما باشد .
حرکات بدنی بجا و مرتبط با قطعه ی انتخابیتان میتواند معجزه آسا عمل کند .
پر واضح است که قطعه ی انتخابی شما از اهمیت بالایی برخوردار است .
همچنین نحوه ی معرفی آن قطعه ، که باید حتمن شامل کلمات زیبایی باشد ، اگر از صدای زیبایی برخوردارید یا فن بیان میدانید حتمن در هنگام معرفی از آن حد اکثر استفاده را بکنید .
قبل از نواختن از بی صدا بودن تلفن های خود مطمین شوید و بعد از نشستن پشت ساز ، حتمن چند ثانیه ای سکوت کنید.
دست دادن شما از طول کشیدنش گرفته تا میزان فشار و تعداد دفعات حرکت دادن دست میتواند اثر بگذارد . گردگیری بسیار مهم است ، چون نتنها حس بدی در لامسه ایجاد میکند بلکه میتواند با حرکت کوچکی هوا را آلوده کند و آلودگی هوا در وحله ی اول از طریق پوست و تنفس که با لامسه عمیقن درگیرند احساس می شود.
قبل از نواختن حتمن از کیفیت محل نشستن او مطمین شوید . این میتواند که نزدیک به ساز باشد ، تا اگر دلش خواست بتواند آن را لمس کند . و اگر نوبت نواختن او یا اولین تجربه اش از فشردن کلاویه ها شد بهتر است تمیز باشد و اثر انگشتی روی آن نباشد .
پیانو صرفن یک مثال است برای اینکه بدانید چگونه بعد از تشخیص پردازنده ی مغزی میتوانید کسب و کار یا رفتار خود را برای طرف مقابل جذاب تر کنید.
این جذاب سازی در هر حرفه و با هر هدفی میتواند متفاوت باشد .
بسیار مهم است که عجول نباشید .
مثلن هنگاهی او در حال توضیح دادن اوقات فراغت خود است و از منظره ها میگوید فورن در دل خود نگویید بینایی محور است صبر کنید و همه ی صحبت را گوش دهید ، به خوبی آنالیز کنید و سپس تصمیم بگیرید .
امنیت شوخی نیست .
اگر نتوانید حس امنیت کافی را برای مخاطب خود تامین کنید ؛ او به شکل ناخود آگاه رفتار های خود را کنترل می کند . و هرچه شما بگویید تایید خواهد کرد تا بتواند سریع تر آنجا را ترک کند .
خطر آنجاست که شما نمیتوانید بفهمید این همه تایید بخاطر مهارت فن بیان در روابط کاری و عاطفی ست یا برای زود تر پایان دادن به این دیدار انجام می شود .
امنیت باید صادقانه باشد
در غیر اینصورت مخاطب حتی اگر فریب بخورد ، با گذر زمان وفادار نخواهد بود . این یعنی شکافی عمیق بین شما و پیروزی در روابط یا فروش های بعدیتان .
فراموش نکنید اگر ذهن خوانی درستی کردید ، نباید اصرار و یا اجباری برای تجربه ی او نسبت به زحماتی که کشیدید وجود داشته باشد
به عنوان مثال :
اگر او لامسه محور است نباید مجبور به لمس پیانو شود .
حتی اگر برای تمیز کردن پیانو زحمت زیادی کشیده باشید .
او باید آزاد باشد تا اگر دلش خواست تجربه کند . این آزادی باید به شکل غیر مستقیم به او فهمانده شود .
مثلن نباید بگویید تو آزادی تا اگر دلت خواست همه ی اشیا را لمس کنی .
بلکه به بهانه ای مثل نوشیدنی آوردن یا تماس تلفنی او راه تنها بگذارید و مطمینش کنید که به او توجه نمی کنید . تا آزادانه تجربه کند.
داشتن یک حس غالب به معنای نداشتن ۴ حس دیگر نیست .
تامین رضایت همگی احساسات مخاطب باعث ایجاد تجربه ای کم نظیر برای او خواهد شد و هرگز فراموش نخواهد کرد .
برای مثال :
وقتی یک شنوایی محور در حال گوش دادن به نواختن شماست ، بوی خوب ، رقیق و مناسبی فضا را فرا گرفته باشد ؛ یا نوشیدنی مناسبی در اختیار داشته باشد ؛ یا محل نشستنش راحت و هوای اطرافش با دمای مناسب و تمیز باشد .
برای درک بهتر با ما در میان بگذارید